www.iiiWe.com » از گنجینه‌های سرزمینمان چه می‌دانیم (2) - گنجینه آمودریا

 صفحه شخصی بهناز فردوسی   
 
نام و نام خانوادگی: بهناز فردوسی
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: معماری
شغل:  کارمند در یک شرکت مهندسان مشاور
تاریخ عضویت:  1390/05/30
 روزنوشت ها    
 

 از گنجینه‌های سرزمینمان چه می‌دانیم (2) - گنجینه آمودریا بخش عمومی

14




 

گنجینه آمودریا



 





 



 


گنجینه آمودریا مجموعه‌ای شامل ۱۷۰ قطعه طلا و نقره متعلق به دوران هخامنشیان می‌باشد که در نزدیکی آمودریا کشف شده‌ است. این گنجینه در حال حاضر در موزه ویکتوریا و آلبرت و موزه بریتانیا نگه‌داری می‌شود.



در این گفتار ویژگی‌های هنری و تاریخی این گنجینه را به طور مختصر بررسی خواهیم کرد و به برخی از اشیای منحصر به فرد آن اشاره می‌کنیم.



 


گنجینه آمودریا که مربوط به دوران هخامنشی و دربردارنده بیش از ١٧٠ شیء بی‌مانند زرین و سیمین است، در سال ١٨٧٧ میلادی در کرانه آمودریا یا همان رودخانه جیحون کشف شد. این منطقه در کشور تاجیکستان قرار دارد. این گنجینه یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های هنر فلزکاری هخامنشی است که تاکنون شناخته شده است و قدمت آنها به سده‌های چهارم و پنجم پیش از میلاد مسیح می‌رسد.




به نظر می‌رسد این گنجینه در مدت‌زمانی طولانی و به احتمال زیاد در یک معبد، گردآوری شده باشد. در این گنج، آثاری گوناگون از پیکره و کوزه طلایی، تا مدل کوچکی از یک ارابه، بازوبند، لوح طلایی و آثار دیگر وجود دارد.



در اواخر قرن نوزدهم، یک فرمانده انگلیسی گروهی از بازرگانان را که میان پیشاور و کابل به دست راهزنان اسیر شده بودند، نجات داد و به این ترتیب گنجینه آمودریا که همراه بازرگانان بود، آشکار شد. او بخشی از این گنجینه را از آنان خریداری کرد و بخشی دیگر به مرور در بازارهای راولپندی به فروش رسید و سرانجام از لندن سردرآورد.



 


● شیردال



 




 


از برجسته‌ترین اشیای این مجموعه می‌توان به بازوبندی طلایی با سر گریفین یا شیر دال‌ها اشاره کرد. شیردال موجودی است که نیمی از تنش شیر و نیمه‌ی دیگرش دال یا عقاب است. این بازوبند با اشیایی که در سنگ‌نگاره‌های تخت جمشید به عنوان هدیه به دربار پادشاه تصویر شده‌اند، شباهت بسیار دارد. هم‌اینک در بخش بال، شاخ‌ها، چشم و دم این دو موجود افسانه‌ای که در دو انتهای این بازوبند قرار دارند، جای جواهرات یا سنگ‌های قیمتی مفقودشده‌ای به چشم می‌خورد. ضخامت این بازوبند طلایی در قسمت شاخ جانوران افسانه‌ای یا همان شیردال‌ها به دو سانتی‌متر و ۶۰ میلی‌متر می‌رسد.



 



 



● ارابه طلایی


 




 


شیء جالب توجه دیگر این مجموعه، نمونه کوچکی است از یک ارابه چهاراسبه همراه با دو مرد سوارکار. این ارابه طلایی نیز از برجسته‌ترین نمونه‌های فلزکاری هخامنشی در قرن‌های چهارم و پنجم پیش از میلاد محسوب می‌شود.



ارابه را چهار اسب کوچک (پونی) به جلو می‌کشند. مردان سوار ارابه لباس های مادی بر تن دارند. بخش جلوی ارابه با تصویر یکی از خدایان مصری به نام بس (Bes) که هیکلی چاق و کوتوله دارد، تزیین شده است.



این ارابه همانند ارابه داریوش، پادشاه هخامنشی است. روی یکی از مهرهایی که در موزه بریتانیا نگه‌داری می‌شود، داریوش به هنگام شکار شیر در نخلستان، روی ارابه‌ چهاراسبه‌ای تصویر شده است که با ارابه طلایی آمودریا همانندی‌های فراوانی دارد.



طول ارابه آمودریا در حدود ۱۹ سانتیمتر (۱۸.۸) است.


 



● لوح طلایی



 




شیء دیگر این مجموعه یک پلاک یا لوح طلایی به وزن ۷۵.۵ گرم و طول ۱۵ سانتی‌متر است. این لوح به همراه پنجاه پلاک طلایی دیگر بخشی از این گنج بی‌بدیل را تشکیل می‌دهند. طول این پلاک‌ها از ۳ تا ۲۰ سانتی‌متر متغیر است و روی بیشتر آنها نگاره‌هایی از انسان نقش بسته شده است.



بعضی از این نقوش، ابتدایی و از نظر هنری ناپخته هستند و به نظر می‌رسد کار صنعتگران آماتور باشند.

شاخص‌ترین پلاک این مجموعه که به آن اشاره کردیم، از نظر هنری با دیگر پلاک‌ها تفاوتی چشمگیر دارد. نقش روی این پلاک مردی را با لباس و کلاه مادها نشان می‌دهد که به کمرش شمشیر یا خنجری کوتاه بسته است.



لباس این مرد کاملا با نمونه‌های سنگ‌نگاری تخت جمشید همانند است. مرد مادی در یک دستش شاخه‌ای برسم (Barsom) دارد. در دست گرفتن شاخه برسم و دعا خواندن بر آن، ویژه آیین‌ها و مناسک زرتشتی است و به همین دلیل بعضی از هنرپژوهان احتمال می‌دهند این مرد مادی یک مغ یا فردی روحانی باشد.



کاربرد دقیق این پلاک طلایی مشخص نیست، اما ممکن است به عنوان یک پیشکش مذهبی به معبد اهدا شده باشد.


 



● تلفیق هنر هخامنشی و هنر مردمان شمالی



 


شیء دیگری از این مجموعه که به معرفی آن می‌پردازیم، باز هم یک موجود افسانه‌ای تمام طلایی است. این قطعه تزیینی جانوری است با بدنی شبیه گوزن نر، اما بالدار و با سری شبیه شیر به همراه دو شاخ و گوش‌هایی بسیار بزرگ که به گوش چهارپایان شبیه است. روی این شیء، حفره‌هایی برای نشاندن جواهر، شیشه های رنگی و یا سنگ های قیمتی دیده می‌شود که در حال حاضر خالی هستند. پشت این شئ دو سنجاق بلند برای اتصال وجود دارد، اما دقیقا مشخص نیست این شیء تزیینی به کجا متصل می‌شده است.



این شیء به شیوه هنر جنوب روسیه بسیار نزدیک است و بنابراین سندی است بر ارتباط فرهنگی پارس‌های هخامنشی با مردمان استپ‌های شمالی.



 


 


 


● مرد برهنه با سربند پارسی



 



یکی دیگر از اشیای این مجموعه، پیکره نقره‌ای مردی است برهنه با سربند یا کلاه پارسی. این یکی از معدود مواردی است که در هنر هخامنشی، پیکر و آناتومی برهنه انسان و اندام جنسی او تصویر شده است. این مجسمه می‌تواند تحت تاثیر هنر یونانی پدید آمده باشد. ارتفاع این پیکره حدود ۲۹ سانتی‌متر است.



 


 


 


● مردی با لباس پارسی و شاخه برسم



 



این پیکره نقره‌ای که بخش هایی از آن زراندود شده است، در حدود ۱۵ سانتی‌متر بلندی دارد و مردی را با لباس پارسی، سربند و ریش نشان می‌دهد. پیکره می‌تواند متعلق به پادشاه باشد. مرد در دستش شاخه‌ای گل و یا شاخه‌ای برسم (Barsom) نگاه داشته است. فیزیک صورت و اندام این پیکره تفاوت‌های چشمگیری با مجسمه قبلی دارد که به‌احتمال، تحت تاثیر هنر یونانی به وجود آمده است.



کارشناسان نمی‌توانند برای گنجینه آمودریا ارزش مادی تعیین کنند.



گفتنی است به تازگی رییس‌جمهور تاجیکستان، درخواست بازگشت "گنجینه آمودریا" را از موزه بریتانیا (The British museum) به کشورش مطرح کرد، که این درخواست تاکنون با موافقت مسئولان موزه بریتانیا و دولت این کشور روبه‌رو نشده است.



 






 




 




  







 












0



 

منبع: ویکیپدیا و http://world-civilization.persianblog.ir


شنبه 30 مهر 1390 ساعت 13:13  
 نظرات    
 
محسن حیدری 21:09 شنبه 30 مهر 1390
5
 محسن حیدری
غرور و افسوس
شهرام محمدی اقدم 22:54 شنبه 30 مهر 1390
4
 شهرام محمدی اقدم
فوق العاده بودممنون
شکوفه سلیمی 01:44 یکشنبه 1 آبان 1390
4
 شکوفه سلیمی
خیلی قشنگ بودن،ممنون از ارسالتون.
گنجینه های سرزمین ما به حساب میاد یا گرجستان؟!
م افتخاری 08:21 یکشنبه 1 آبان 1390
4
 م افتخاری
جالب ، زیبا ، متاثر کننده ...
حمیده مسائلی 08:47 یکشنبه 1 آبان 1390
4
 حمیده مسائلی
عالی
بهناز فردوسی 11:19 یکشنبه 1 آبان 1390
3
 بهناز فردوسی
از این که این مطلب مورد توجه عزیزان واقع شده خوشحالم
متشکر از لطف تون

خانم مهندس سلیمی، منطقه ای که این گنجینه اونجا پیدا شده، در تاجیکستان فعلی قرار داره
ولی اولا همه اون قسمتها تا همین 400 - 500 سال قبل متعلق به ایران یا سرزمین پارس بودند و هنوز هم هویت فرهنگی شون رو از گستره پارس می گیرن
ثانیا هنر به کار رفته در این گنجینه و سبک این آثار همون طور که توی متن هم اومده، فلزکاری هخامنشیه که متعلق به سرزمین ما بوده و سربند پارسی و لباس پارسی و ارابه به سبک داریوش، تعلق این مجموعه به سرزمین ما رو قطعی می کنه.
اگه دقت کرده باشید، من هم توی عنوان کلی این سری مطالب، تعمدا به جای عبارت "کشورمان" از کلمه "سرزمینمان" استفاده کردم تا نشون بدم جداافتادگی بخش های مختلف ایرانزمین طبق مرزهای سیاسی امروز، خللی توی گستره فرهنگی این سرزمین و این تمدن نمی تونه ایجاد کنه.

راستی توی این متن صحبتی از گرجستان نبود. شما گرجستان رو از کجا آوردید!؟
شکوفه سلیمی 23:54 یکشنبه 1 آبان 1390
1
 شکوفه سلیمی
ببخشید اشتباه به جای تاجیکستان نوشتم گرجستان.