صفحه شخصی بهناز فردوسی   
 
نام و نام خانوادگی: بهناز فردوسی
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: معماری
شغل:  کارمند در یک شرکت مهندسان مشاور
تاریخ عضویت:  1390/05/30
 روزنوشت ها    
 

 برف نو، سلام ـ تصاویری از نخستین برف امسال در تهران بخش عمومی

12

برف نو، سلام
برف نو، برف نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشسته ای بر بام.
پاکی آوردی – ای امید سپید! -
همه آلودگی‌ست این ایام.
راه شومی‌ست می‌زند مطرب
تلخ‌واری‌ست می‌چکد در جام
اشک‌واری‌ست می کُشد لبخند
ننگ‌واری‌ست می‌تراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،
نقش همرنگ می‌زند رسام.
مرغ شادی به دامگاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام!
ره به هموارْجای دشت افتاد
ای دریغا که برنیاید گام!
تشنه آنجا به خاک مرگ نشست
کآتش از آب می‌کند پیغام!
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع بر‌گرفته‌ایم از کام…
خام‌سوزیم، الغرض، بدرود!
تو فرود آی، برف تازه، سلام!

احمد شاملو


























تا باد، چنین بادا !


چهارشنبه 18 آبان 1390 ساعت 13:50  
 نظرات    
 
علی علیزاده 19:55 چهارشنبه 18 آبان 1390
1
 علی علیزاده
سلام خانم مهندس. تقریباً تمام مطالبتون رو خوندم. یکی قشنگتر از دیگری. دست شما درد نکنه.
مائده علیشاهی 20:44 چهارشنبه 18 آبان 1390
1
 مائده علیشاهی
ما که محرومیم!!:(
مهدی فولادگر 20:59 چهارشنبه 18 آبان 1390
1
 مهدی فولادگر
عکسهای آخری واقعا زیبا بود

ممنون . لذت بردم .
سایه ذاکری 21:13 چهارشنبه 18 آبان 1390
2
 سایه ذاکری
بهناز جان ممنون به خاطر این مجموعه عکس زیبا به همراه اون شعر خیلی قشنگ
از اولین برف اصفهان هم عکس میذاری عزیزم؟
یحیی بهمنی 07:49 پنجشنبه 19 آبان 1390
1
 یحیی  بهمنی
زیبا بودن. ممنون
امین کرمی 09:15 پنجشنبه 19 آبان 1390
1
 امین کرمی
چه عکس های زیبایی،ممنون خانم فردوسی،از ویژگی های اولین برف امسال بود که به دلیل زودهنگام بودنش هنوز برگ درخت ها سبز بودند و برگ ها نریخته بودند و این منظره ی تازه ای بود.
نایب شجاع شفیعی 09:24 پنجشنبه 19 آبان 1390
1
 نایب شجاع شفیعی
عالی بود.
مسعود احمدنژاد 11:54 پنجشنبه 19 آبان 1390
1
 مسعود احمدنژاد
هنوز هم مثل بچگی هام وقتی برف میاد ذوق میکنم.
راستی تو دانشگاه استادی داشتیم مال بهبهان بود میگفت برای اولین بار برف رو توی زندگیم توی دانشگاه امریکا دیدم و وسط محوطه مثل بچه ها شروع کردم به بازی کردن و همه دانشجوها بهم میخندیدن.
امیدوارم اگر هنوز در قید حیات هست سالم و تندرست باشه
بهناز فردوسی 14:44 آدینه 20 آبان 1390
2
 بهناز فردوسی
لطف داری سایه جان.
آره عزیزم، اگه اینجا (اصفهان) برف بباره، حتی اگه لازم بشه خودم برم عکاسی کنم، عکس های اولین برف اصفهان رو هم حتما با شما دوستای خوبم Share می کنم.
مگه نمی دونی که من دوستای راه دورم رو خیلی دوست دارم؟
:)
آقای مهندس علیزاده، از توجه شما و وقتی که گذاشتین، تشکر می کنم.
مائده جان، ناامید نباش. خدای ما هم بزرگه
:)
آقای مهندس کرمی، به نکته جالب و ظریفی اشاره کردین. tnx.
آقای مهندس احمدنژاد، منم یه همکلاسی داشتم که تا 18 سالگی بوشهر زندگی کرده بود و تا قبل از پذیرفته شدن در دانشگاه و اومدن به اصفهان، برف و کلاغ ندیده بود
:)
آقای مهندس فولادگر، آقای مهندس بهمنی، آقای مهندس شجاع شفیعی، از ابراز لطف شما و همه دوستانی دیگه ای که از این شعر و تصاویر لذت بردن متشکرم
حافظ اصلانی 15:43 آدینه 20 آبان 1390
1
 حافظ اصلانی
نگاه کن!
برف می آید.....
هم اکنون
اما.....
من منتظر باران بودم!
«باده»
کورش نیکزاد 14:39 شنبه 21 آبان 1390
0
 کورش نیکزاد
یعنی بوشهر کلاغ نداره !!؟
سایه ذاکری 15:46 شنبه 21 آبان 1390
1
 سایه ذاکری
بهناز جان خیلی لطف داری عزیزم...
:-)
محمد برخورداری 15:14 یکشنبه 22 آبان 1390
0
 محمد برخورداری
مرسی خانم مهندس
اما درد دیدنش به دل ما موند
ولی خدا رو شکر می کنیم
بارون اومد خوبم بود